خواهــــر من

                                  بنشین تا به تو گویم زینب غم دل با تو بگویم زینب

بعد من قافله سالار تویی خواهر من

خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد خواهر من

دختر حیدر کرار تویی خواهر من

خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد

خواهرم اکبر و عباس و علی اصغر من

هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد خواهر من

جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا

سر به کف جان به ره دین خدا خواهد شد خواهر من

خواهرم خون شهیدان به بیابان بلا

نهر جوشنده و پر شور و نوا خواهد شد خواهر من

چون که با دجله و با نهر فرات آمیزد

خواهرم خوب و نگر تا که چه ها خواهد شد خواهر من

موج توفنده و بران چو هزاران شمشیر

بی امان بر سر عدوان خدا خواهد شد خواهر من

چون که خون شهدا چشم عدو را بندد

بزم طاغوت و به یک لحظه عزا خواهد شد خواهر من

بعد من خواهر من باز و نما قصه ما

چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد خواهر من

   چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی

                                        خواهرم صبر و نما ظلم فنا خواهد شد خواهر من

       لشکر خصم شما را به اسیری گیرد 

                  شام غم مسکن و ماوای شما خواهد شد خواهر من

شعر زیبا - پروین اعتصامی

محتسب، مستی به ره دیدو گربانش گرفت

 مست گفت: ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست

 گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان می روی

 گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

 گفت: می بایدتو را تا خانه قاضی  برم

 گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه شب بیدار نیست

 گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم

 گفت: والی از کجا در خانه خمار نیست؟

 گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب

 گفت: مسجد. خوابگاه مردم بد کار نیست

 گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان

 گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست

 گفت: از بهر غرامت، جامه ات بیرون کنم

 گفت: پوسیده ست، جز نقشی ز پود و تار نیست

 گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه

 گفت: در سر عقل باید ، بی کلاهی عار نیست

 گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی

 گفت: ای بیهوده گو، حرف کم و بسیار نیست

 گفت: باید حد زنند هشیار مردم، مست را  

گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست

 

زنده یاد پروین اعتصامی.. 

 

Etesami.jpg

زندگی

من نمی دانم

که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی است ، کبوتر زیباست.

و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست.
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد.

چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
واژه ها را باید شست .

واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.
چترها را باید بست.

زیر باران باید رفت.
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد.

با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت.
دوست را، زیر باران باید دید.

عشق را، زیر باران باید جست.
زیر باران باید بازی کرد.

زیر باران باید چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی ،

زندگی آب تنی کردن در حوضچه “اکنون”است.

سیب

 

چقدر خوشحال بود شیطان

وقتی سیب را چیدم

گمان كرد فریب داده است مرا

نمیدانست تو پرسیده بودی كه

"مرا بیشتر دوستداری یا ماندن در بهشت را"؟!

دلتنگی

من ماندم و ۱۶ جلد

لغت نامه که هیچ کدام از واژهایش

مترادف “دلتنگی” نمیشود…

کاش دهخدا میدانست دلتنگی معنا ندارد!!

درد دارد…

یا حسین مظلوم

 

 

یا حسین شهید

 

داستان قبر خالى

براساس یك ماجراى واقعى

(شقایق آرمان )

ادامه نوشته

عكس هايي از ستاره خورشيد

 

ادامه نوشته

کشف نزدیکترین ستاره نوترونی

 

ستارگان نوترونی دسته‌ایی از ستارگان هستند که از بقایای یک انفجار ابرنواختری پدید می‌آیند و ستاره شناسان معمولا آن‌ها را در کنار بقایای یک ابرنواختر یا یک ستاره ی همدم می‌یابند.

ادامه نوشته

ماه رمضان

 حلول ماه مبارک رمضان،ماه بهار قرآن،روشنی قلوب و تزکیه نفوس بر مسلمین جهان مبارک باد

سخنی زیبا از امام علی (ع)

 

از حضرت علي علیه السلام پرسيدند:


- واجب و واجبتر چيست؟


- نزديك و نزديكتر كدامند؟

 

- عجيب و عجيبتر چيست؟


- سخت و سختتر کدامند؟



ایشان فرمودند:

 

- واجب، "اطاعت از خدا" و واجب تر از آن، "ترك گناه" است.


- نزديك، "قيامت" و نزديك تر از آن، "مرگ" است.


- عجيب، "دنيا" و عجيب تر از آن، "محبت دنيا"ست.

 

- سخت، "قبر" است و سخت تر از آن، "دست خالي به قبر رفتن" است.

 

  

عکس نجومی

 

 

 

 

جوانترین سیاه چاه همسایه زمین رصد شد

ادامه نوشته

الماسهای تقلبی در آسمان

 

ادامه نوشته

سفر هفتاد ساله

در شهر “میانه” نوجوانی باهوش تمام کتابهای استادش را آموخته و چشم بسته آن ها را برای دیگر شاگردان می خواند  .
استادش به او گفت به یک شرط می گذارم در امر آموزش دادن مرا کمک کنی شاگرد پرسید چه امری ؟، استاد گفت آموزش بده اما نصیحت مکن . شاگرد گفت چرا نصیحت نکنم . استاد پیر گفت دانش در کتاب هست اما پند آموزی احتیاج به تجربه و زمان دارد که تو آن را نداری خرد نتیجه باروری دانش و تجربه است .

شاگرد گفت : درس بزرگی به من آموختید سعی می کنم امر شما را انجام دهم .
ارد بزرگ اندیشمند نامدار کشورمان می گوید : سرایش یک بیت درست از زندگی ، نیاز به سفری ، هفتاد ساله دارد .
گفته می شود سالها گذشت و تا استاد زنده بود آن شاگرد ، کسی را اندرز نمی داد .

 

 

داستان کوتاه - مدیر و منشی

مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن
منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن
شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن
معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام
پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم
پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده
منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه: ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه
شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه: زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت
معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه: کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق
پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و میاد
مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت...

 

داستان کوتاه - بدشانسی بزرگ

وقتی بیدار شدم تمام تنم درد می کرد و می سوخت. چشم هایم را بازکردم و دیدم پرستاری کنار تختم ایستاده.

اوگفت:«آقای فوجیما . شما خیلی شانس آوردید که دو روز پیش از بمباران هیروشیما جان به در بردید. حالا در این بیمارستان در امان هستید.»

با ضعف پرسیدم :« من کجا هستم؟»

آن زن گفت :« در ناگازاکی»


نوشته Alan E Mayer

ترجمه گیتا گرگانی

 

توضیح مدیر سایت :

بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی دو عملیات اتمی بودند که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام گرفتند. در این دو عملیات‌، دو بمب اتمی بر روی شهر هیروشیما و سه روز بعد بر روی شهر  ناگازاکی انداخته شد که باعث کشتار گسترده شهروندان این دو شهر گردید. حدود ۲۲۰٬۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند که بیشتر آنان را شهروندان غیرنظامی تشکیل می‌دادند. بیش از نیمی از قربانیان بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و بقیه تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند.

شهر ناگازاکی در ایران به اشتباه ناکازاکی خوانده می شود .

نقشه شکست خورده

 

آن روز صبح یک دسته صورتحساب تازه رسیده بود . نامه شرکت بیمه ، از لغو شدن قرارداد هایشان خبر می داد.

زن آه کشید و با نگرانی از جا برخاست تا شوهرش را در جریان بگذارد. آشپزخانه بوی گاز می داد.

روی میز کار شوهرش نامه ای پیدار کرد .

«...پول بیمه عمر من برای زندگی تو و بچه ها کافی خواهد بود...»

نوشته Monica Ware

ترجمه گیتا گرگانی

داستان کوتاه - دوستان خوب

 

یکی از روزهای سال اول دبیرستان بود. من از مدرسه به خانه بر می گشتم که یکی از بچه های کلاس را دیدم. اسمش مارک بود و انگار همه‌ی کتابهایش را با خود به خانه می برد.

با خودم گفتم: 'کی این همه کتاب رو آخر هفته به خانه می بره. حتما ً این پسر خیلی بی حالی است!'

من برای آخر هفته ­ام برنامه‌ ریزی کرده بودم. (مسابقه‌ی فوتبال با بچه ها، مهمانی خانه‌ی یکی از همکلاسی ها) بنابراین شانه هایم را بالا انداختم و به راهم ادامه دادم.‌

همینطور که می رفتم،‌ تعدادی از بچه ها رو دیدم که به طرف او دویدند و او را به زمین انداختند. کتابهاش پخش شد و خودش هم روی خاکها افتاد.

عینکش افتاد و من دیدم چند متر اونطرفتر، ‌روی چمنها پرت شد. سرش را که بالا آورد، در چشماش یه غم خیلی بزرگ دیدم. بی اختیار قلبم به طرفش کشیده شد و بطرفش دویدم. در حالیکه به دنبال عینکش می گشت، ‌یه قطره درشت اشک در چشمهاش دیدم.

همینطور که عینکش را به دستش می‌دادم، گفتم: ' این بچه ها یه مشت آشغالن!'

او به من نگاهی کرد و گفت: ' هی ، متشکرم!' و لبخند بزرگی صورتش را پوشاند. از آن لبخندهایی که سرشار از سپاسگزاری قلبی بود.

من کمکش کردم که بلند شود و ازش پرسیدم کجا زندگی می کنه؟ معلوم شد که او هم نزدیک خانه‌ی ما زندگی می کند. ازش پرسیدم پس چطور من تو را ندیده بودم؟

او گفت که قبلا به یک مدرسه‌ی خصوصی می رفته و این برای من خیلی جالب بود. پیش از این با چنین کسی آشنا نشده بودم. ما تا خانه پیاده قدم زدیم و من بعضی از کتابهایش را برایش آوردم.

او واقعا پسر جالبی از آب درآمد. من ازش پرسیدم آیا دوست دارد با من و دوستانم فوتبال بازی کند؟ و او جواب مثبت داد.

ما تمام اخر هفته را با هم گذراندیم و هر چه بیشتر مارک را می شناختم، بیشتر از او خوشم می‌آمد. دوستانم هم چنین احساسی داشتند.

صبح دوشنبه رسید و من دوباره مارک را با حجم انبوهی از کتابها دیدم. به او گفتم:' پسر تو واقعا بعد از مدت کوتاهی عضلات قوی پیدا می کنی،‌با این همه کتابی که با خودت این طرف و آن طرف می بری!' مارک خندید و نصف کتابها را در دستان من گذاشت.

در چهار سال بعد، من و مارک بهترین دوستان هم بودیم. وقتی به سال آخر دبیرستان رسیدیم، هر دو به فکر دانشکده افتادیم. مارک تصمیم داشت به جورج تاون برود و من به دوک.

من می دانستم که همیشه دوستان خوبی باقی خواهیم ماند. مهم نیست کیلومترها فاصله بین ما باشد.

او تصمیم داشت دکتر شود و من قصد داشتم به دنبال خرید و فروش لوازم فوتبال بروم.

مارک کسی بود که قرار بود برای جشن فارغ التحصیلی صحبت کند. من خوشحال بودم که مجبور نیستم در آن روز روبروی همه صحبت کنم.

من مارک را دیدم. او عالی به نظر می رسید و از جمله کسانی به شمار می آمد که توانسته اند خود را در دوران دبیرستان پیدا کنند.

حتی عینک زدنش هم به او می آمد. همه‌ی دخترها دوستش داشتند. پسر، گاهی من بهش حسودی می کردم!

امروز یکی از اون روزها بود. من میدیم که برای سخنرانی اش کمی عصبی است. بنابراین دست محکمی به پشتش زدم و گفتم: ' هی مرد بزرگ! تو عالی خواهی بود!'

او با یکی از اون نگاه هایش به من نگاه کرد( همون نگاه سپاسگزار واقعی) و لبخند زد: ' مرسی'.

گلویش را صاف کرد و صحبتش را اینطوری شروع کرد: ' فارغ التحصیلی زمان سپاس از کسانی است که به شما کمک کرده اند این سالهای سخت را بگذرانید. والدین شما، معلمانتان، خواهر برادرهایتان شاید یک مربی ورزش... اما مهمتر از همه، دوستانتان...

من اینجا هستم تا به همه ی شما بگویم دوست کسی بودن، بهترین هدیه ای است که شما می توانید به کسی بدهید. من می خواهم برای شما داستانی را تعریف کنم.'

من به دوستم با ناباوری نگاه می کردم، در حالیکه او داستان اولین روز آشناییمان را تعریف می کرد. به آرامی گفت که در آن تعطیلات آخر هفته قصد داشته خودش را بکشد. او گفت که چگونه کمد مدرسه اش را خالی کرده تا مادرش بعدا ً وسایل او را به خانه نیاورد.

مارک نگاه سختی به من کرد و لبخند کوچکی بر لبانش ظاهر شد.

او ادامه داد: 'خوشبختانه، من نجات پیدا کردم. دوستم مرا از انجام این کار غیر قابل بحث، باز داشت.'

من به همهمه‌ ای که در بین جمعیت پراکنده شد گوش می دادم، در حالیکه این پسر خوش قیافه و مشهور مدرسه به ما درباره‌ی سست ترین لحظه های زندگیش توضیح می داد.

پدر و مادرش را دیدم که به من نگاه می کردند و لبخند می زدند. همان لبخند پر از سپاس.

من تا آن لحظه عمق این لبخند را درک نکرده بودم.

هرگز تاثیر رفتارهای خود را دست کم نگیرید. با یک رفتار کوچک، شما می توانید زندگی یک نفر را دگرگون نمایید: برای بهتر شدن یا بدتر شدن.

بیمارستان روانی

به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌پزشک پرسیدم شما چطور می‌فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟

روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را خالى کند.

من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ‌تر است.

روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می‌دارد. شما می‌خواهید تخت‌تان کنار پنجره باشد؟

 

 

 

 

برنامه نویس و مهندس

یک برنامه‌نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه‌نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵ دلار به شما می‌دهم.
مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، برنامه‌نویس پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵ دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ۵٠ دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامه‌نویس بازى کند.

برنامه‌نویس نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا دارد و وقتى پائین می‌آید ۴ پا؟» برنامه‌نویس نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمریکا را هم جستجو کرد. باز هم چیز بدرد بخورى پیدا نکرد. سپس براى تمام
همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى دو نفر هم گپ (chat) زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.

بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و ۵٠ دلار به او داد. مهندس مودبانه ۵٠ دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. برنامه‌نویس بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد و رویش را برگرداند و خوابید ...

مطلب نجومی - ستاره دنباله دار

 

ستاره دنباله دار

هر ستاره دنباله دار، هسته اي متشكل از يخ و غبار (موسوم به گلوله برفي كثيف) دارد كه پهناي آن حدود 20 كيلومتر (12 مايل) است. هنگاميكه اين ستاره به خورشيد نزديك مي گردد، هسته اش تبخير شده و سري درخشان و دنباله اي طولاني شكل مي گيرد.

بخش اعظم ميلياردها ستاره دنباله دار منظومه شمسي، در محدوده هاي دور دست آن قرار دارند، اما مدار بعضي از اين ستارگان از نزديكي خورشيد عبور مي كند و اين امر موجب مي شود تا شب هنگام در آسمان بخوبي ديده شوند.

تمام منظومه شمسي ما از جمله دنباله دارها حدود4.5 ميليون سال پيش از رمبيدن يك توده ي بزرگ ابر و گاز به وجود آمد.اين توده ابتدا به آرامي مي چرخيد ولي هر چه رمبش ادامه پيدا كرد ،چرخش سريعتر شد و دماي آن بالا رفت.(درست مثل اين كه يك اسكيت باز با جمع كردن دستانش سريعتر مي چرخد). اين چرخش سريع از ريختن همه ي مواد به داخل هسته جلوگيري كرد.در عوض اين ابر و مواد موجود در آن به شكل يك صفحه ي تخت متراكم گشت.در همين زمان دماي هسته ي اين ابر بالا رفت تا آن جا كه همجوشي هسته اي آغاز گشت و بدين گونه خورشيد به وجود آمد. با وجود اين مناطق خارجي اين صفحه كاملا سرد بود .به علت كم بودن دما دانه هاي يخ شكل گرفتند و با تجمع آن ها توده هاي يخي با بزرگي چند كيلومتر شكل گرفتند،و توده هاي بزرگتر نيز سياره ها را شكل دادند.

پهناي هسته يك ستاره دنباله دار فقط چند كيلومتر مي باشد، اما دنباله آن بسيار طولاني است. ستاره دنباله دار عظيمي كه در سال 1843 ديده شد، داراي دنباله اي بطول 330 ميليون كيلومتر (205 ميليون مايل) بود. چگالي اين دنباله ها حتي از بهترين خلئي كه در شرايط آزمايشگاهي در روي زمين ايجاد شده، كمتر است.

چرا ستاره هاي دنباله دار دنباله دارند؟

دنباله ي يك دنباله دار بارزترين مشخصه آن است. همچنانكه دنباله دار به خورشيد نزديك تر مي شود دم درخشاني در امتداد آن و در جهت مخالف خورشيد گسترش مي يابد. در فاصله اي زياد از خورشيد هسته دنباله دار ها سرد و مواد داخل آن منجمد مي باشند. با نزديك شدن به خورشيد باد هاي شديد خورشيدي قسمتي از هسته را تصعيد مي كنند كه اين مواد كما را تشكيل مي دهند. فعل و انفعالاتي كه باد هاي خورشيدي روي كما انجام مي دهند باعث به وجود آمدن هسته مي شوند. ساختار شيميايي كما مواد تشكيل دهنده دنباله را تعيين مي كند. ممكن است به نظر آيد كه دنباله داري دم ندارد ولي واقعا اين طور نيست بلكه دنباله آن قدر شفاف است كه ديده نمي شودولي دانشمندان با استفاده از فيلتر هاي مخصوص قادر به ديدن آن ها هستند.مثلا دم دنباله دار هيل پاب(1997)به راحتي در نور مرئي ديده مي شد ولي عكس هايي كه با فيلترتهييه شده بودند وجود تعدادي دنباله تشكيل شده از غبار و گاز هاي يونيده را نشان دادند.

انواع دنباله ها:

دو نوع دنباله وجود دارد:غبار و گاز يونيده.يك دم تشكيل شده از غبار محتوي ذراتي به بزرگي ذرات موجود دردود مي باشد.اين نوع دم هنگامي تشكيل مي شود كه يك باد خورشيدي مقداري ماده از كما جدا مي كند.چون اين ذرات بسيار كوچكند با كوچكترين نيرويي جابجا مي شوند در نتيجه اين دنباله ها مامولا پخش و خميده اند.دنباله هاي گازي وقتي تشكيل مي شوند كه نورخورشيد مقداري از مواد كما را يونيده مي كند و سپس يك باد خورشيدي اين مواد يونيده را از كما دور ميكند.دنباله هاي يوني معمولا كشيده تر و باريك ترند.هر دوي اين دنباله ها ممكن است تا ميليون ها كيلومتر در فضا پراكنده شوند.وقتي كه دنباله دار از خورشيد دور ميشود دم و كما ازبين ميروند و فقط مواد سرد و سخت درون هسته باقي مي مانند.تحقيقات راجع به ستاره دنباله دار هيل پاب وجود نوعي دم رانشان داد كه شبيه دنباله هاي تشكيل شده از غبار بود ولي از سديم خنثي تشكيل شده بود.(همان طور كه گفتيم مواد موجود در هسته نوي كما و دنباله را تعيين مي كنند).

دنباله دار ها از كجا مي آيند؟

دنباله دار ها در دو جا به طور بارز يافت مي شوند :كمر بند كوييپر و ابر اورت.دنباله دار هاي كوتاه مدت معمولا از ناحيه اي به نام كمربند كوييپر مي آيند.اين كمربند فراتر از مدار نپتون قرار گرفته است.اولين جرم متعلق به كمربند كوييپر در سال 1922 كشف شد.اين اجسام معمولا كوچك هستند و اندازه ي آن ها از 10 تا 100 كيلومتر تغيير مي كند.طبق رصد هاي هابل حدود 200ميليون دنباله دار در اين ناحيه وجود دارد كه گمان مي رود از ابتداي تشكيل منظومه ي شمسي بدون تغيير مانده اند.دنباله دار هاي با تناوب طولاني مدت از ناحيه اي كروي متشكل از اجرام يخ زده به نام ابر اورت سرچشمه مي گيرند.اين اجرام در دورترين قسمت منظومه ي شمسي قرار دارند و از آمونياك منجمد ، متان ، سيانوژن ، يخ آب و صخره تشكيل شده اند.معمولا يك اختلال گرانشي باعث راه يافتن آن ها به داخل منظومه ي شمسي مي شود.

مسير حركت دنباله دارها

مدار سيارات نزديك به دايره است حال آن كه مدار دنباله دار ها به شدت بيضوي است. به علت تاثيرات گرانشي دنباله دار ها در حضيض سريعتر حركت مي كنند تا در اوج.دنباله دار ها از مدت چرخششان يه دور خورشيد طبقه بتدي مي شوند: دنباله دار ها بامدت تناوب كوتاه و متوسط-مانند هالي با دوره تناوب 76 سال- بيشتر در بين خورشيد و پلوتون به سر مي برند.اين دنباله دارها ابتدا در كمربند كوييپر هستند ولي نيروي گرانش يكي از سيارات به خصوص مشتري آن ها را نزديك خورشيد مي راند و دوره تناوب آن ها كمتر از 200 سال است.(شوميكر-لوي 9 يكي از اين دنباله دارها بود كه عاقبت در مشتري سقوط كرد). دنباله دار هاي بلند مدت با تناوبي بيش از 200 سال كه بيشتر در ابر اورت هستند. هيل پاب نمونه اي از اين دنباله دار ها است كه تناوبي برابر با4،000 سال دارد.

ستارگان دنباله دار بر اساس دوره تناوب مداري شان به دو دسته تقسيم ميشوند:

ستارگان داراي دوره تناوب مداري بيش از 200 سال و ستارگاني كه دوره تناوب مداري شان كمتر از 200 سال مي باشد.

گروه اول، ستارگان با دوره تناوب طولاني و گروه دوم ستارگان با دوره تناوب مداري كوتاه هستند.

اين ظن وجود دارد كه ستارگان داراي دوره تناوب مداري كوتاه، زماني در ابر اوپتيك - اورت داراي دوره تناوب طولاني بوده اند. بسياري از ستارگان داراي دوره تناوب مداري كوتا ، در فواصل زماني منظمي ديده شده اند كه معروفترين آنها ستاره دنباله دار هالي است. ستاره دنباله دار انكي كوتاهترين دوره تناوب مداري را دارد كه 5/3 سال مي باشد.

ستارگان دنباله دار با هر بار گذشتن از كنار خورشيد، مقداري از مواد خود را بر اثر تبخير از دست مي دهند. دنباله ستارگان داراي دوره تناوب مداري كوتاه، بسيار درخشان است، اما با هر بار گذشتن از كنار خورشيد، مواد خود را از دست داده و بدين ترتيب، امكان رويت آنها كمتر مي شود.

بعضي از اين ستارگان قبل از متلاشي شدن فقط يك بار ديده مي شوند، هر چند كه طول عمر معمولي يك ستاره دنباله دار با دوره تناوب كوتاه حدود 10000 سال است. گردش بسياري از ستارگان دنباله دار داراي دوره تناوب طولاني بدور خورشيد هزاران يا حتي ميليونها سال طول مي كشد. بنابر اين، طول عمر اين ستارگان بسيار بيشتر از نوع ديگر است.

منبع : دانشنامه رشد

 

عکس نجومی

 

 

نشانه های حیات در مریخ

سنگ هایی که توسط مریخ نورد روح مورد آزمایش قرار گرفته اند مدارکی دال بر محیطی مرطوب، غیراسیدی و مناسب برای حیات در گذشته مریخ را نشان می دهند. این موضوع پس از چهار سال تحقیق، آنالیز و تجزیه تحلیل سنگ ها و مواد معدنی مریخ توسط گروهی از دانشمندان تایید شد.

در اواخر سال 2005 ، در یکی از آزمایشات صورت گرفته توسط مریخ نورد روح، غلظت بالایی از کربنات نشان داده شد که ناشی از شرایط مرطوب و نزدیک به خنثی اما ترکیب شده با اسید بود. اما  مطالعات و یافته های جدید نشان از آب خالص و غیراسیدی می دهند. پیش از این نیز مریخ نوردهای ناسا نشانه های دیگری از شرایط حیات و آب در مریخ را یافته بودند. ولی با این حال داده های بدست آمده از این تحقیقات شرایطی را نشان می داد که دال بر محیط هایی اسیدی بود. به بیان دیگر، شرایط حیات در مریخ در محیطی قطعاً اسیدی تصور میشد که از این رو مریخ سیاره ای با شرایط سخت و نادر برای حیات در نظر گرفته میشد.


 

مطالعات و آزمون های مختلف آزمایشگاهی شناسایی کربنات را تایید کرد. این کشف در 3 ژوئن در ژورنال علوم به چاپ رسید.

به گفته استیو اسکوایرز از دانشگاه کرنل در ایتاکا، این یکی از با ارزشترین یافته های علمی توسط مریخ نوردها بوده است. اسکوایرز محقق اصلی مریخ نوردهای روح و فرصت ، و از نویسندگان این گزارش جدید است. او ادامه می دهد : " برون زد میزان قابل توجهی از رسوب کربنات خود نشان دهنده و گویای شرایطی کاملاً مناسب برای حیات است که روزگاری در این سیاره وجود داشته است. "

 

مریخ نورد ناسا ملقب به روح (Spirit) ماموریت خود را در ژانویه 2004 آغاز نمود. (اعتبار تصویر: ناسا / موزه علوم طبیعی)

برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا کلیک نمایید

 

بر اساس تحقیقات مریخ نورد روح بر روی سنگ های مریخی، و همچنین یکی از نمونه هایی که دانشمندان آنرا Comanche نامیدند ، در طی مسیر مریخ نورد از Husband Hill تا مجاورت Plate plateau ،میزان کربنات آهن منیزیم اندازه گیری شده در حدود 4/1 مواد بوده، که این مقدار 10 برابر بیشتر از تمام کربنات شناسی شده از مطالعات قبلی در سنگ های مریخ می باشد.

دیک موریس، مولف ارشد این گزارش و یکی از اعضای تیم تحقیقاتی مریخ نوردها در مرکز فضایی هیوستن میگوید: "ما برای تایید قطعی و رسیدن به این نتایج ازترکیب نتایج بدست آمده از 3 اسپکترومتر و کار بسیار حساس و دقیق تیم استفاده نمودیم. " او ادامه میدهد : "تجهیزات روش هایی ترکیبی بسیار خوب و چندگانه ای در تایید کربنات آهن منیزیم و تشخیص میزان آن در اختیار ما قرار می دهند. "

نشست کربنات در حجمی عظیم برای سالها در مریخ مورد جستجو قرار گرفته بود اما موفقیت چندانی در کشف این ماده کسب نشده بود. کانال های بیشماری که در اثر جریانات آب در سطح مریخ ایجاد شده است ، و با توجه به گرمای گلخانه ای ناشی از جوی ضخیم تر، نشان می دهد که سیاره در گذشته گرمتر بوده است. چنان حدس میزنیم که اتمسفر مریخ در گذشته دارای درصد بالا و غنی از دی اکسید کرین بوده چرا که این گاز تقریباً تمامی اتمسفر بسیار نازک و جدید مریخ را نیز تشکیل میدهد. (در حدود 95%).

 

کار طولانی و چندین ساله یک تیم تحقیقاتی بر روی داده های بدست آمده و جمع آوری شده از مریخ نورد روح ( داده های بدست آمده در اواخر سال 2005 ) نشان داد برون زدگی که کمانچی (Comanche) خوانده میشود حاوی مواد معدنی است که وجود رطوبت و آب ، محیط غیر اسیدی و مناسب برای زندگی را در گذشته های سیاره مریخ تایید می کند. (اعتبار تصویر: ناسا/دانشگاه کرنل)

برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا کلیک نمایید

 

کشف این موضوع که بیشتر دی اکسید کربن سیاره کجا رفته است موضوع بسیار مهمی به شمار می آید. برخی تئوری ها گویای این موضوع است که ممکن است به فضا رفته باشد. برخی دیگر بر این گمان هستند که دی اکسید کربن در شرایطی خاص با آب ترکیب شده که خود باعث ایجاد مواد معدنی فعلی شده و به این صورت از اتمسفر سیاره خارج شده است. (جهت مطالعه بیشتر در این باره به این مقاله مراجعه نمایید. )

تجهیزات طیف سنج اشعه ایکس ذره آلفا، متعلق به مریخ نورد روح، درصد بالایی از عناصرسبک، گروهی که شامل کربن و اکسیژن است را تشخیص داده که به تعیین کمیت محتوای کربنات کمک نمود.

 

این تصویر توسط دوربین پانورامیک مریخ نورد فرصت در 28 آپریل 2010 از دهانه اندیور گرفته شد.

برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا کلیک نمایید

مریخ نورد ها در ژانویه 2004 برای یک ماموریت 3 ماهه در مریخ فرود آمدند. ارتباط اسپیریت از 22 مارچ قطع شده و در وضعیت خواب زمستانی و کم توان ( low-power) قرار دارد. فرصت در حال پیشرفت پیوسته به سمت یک دهانه آتشفشانی عظیم است.

 

منبع : سایت نجوم ایران

ترجمه مهدی خسروی از JPL/ NASA

برای اطلاعات بیشتر به این آدرس مراجعه نمایید : http://www.nasa.gov/rovers

سفر به سیاره مشتری

آیا تاکنون راجع به نقل مکان و سفر به محیطی بسیار بزرگتر و متفاوت از مکان فعلی که در آن زندگی می کنید فکر کرده اید؟! زمین سیاره ای زیبا و شگفت انگیز است اما رشد چشمگیر جمعیت و تغییرات عظیم ناشی از فعالیت ها و تخریب انسان ها می تواند شرایط حیات را در این سیاره بسیار مشکل نماید. پس چطور است به مشتری برویم!!!؟

سیاره مشتری دارای جرمی حدود 318 برابر زمین بوده به طوری که قادر است 1300 زمین را در خود جای دهد. اما دانش ما در رابطه با این سیاره تا چه حدی است؟ آیا با توجه میدان های مغناطیسی و تشعشعات قدرتمند این سیاره امکان حیات در آن وجود دارد؟ به زودی به شکل دقیق تری خواهیم فهمید چرا که جونو (juno) در حال آماده سازی برای سفر به این سیاره و ارسال اطلاعات دقیقی پیرامون مشتری برای ما خواهد بود.

 

سفینه فضایی ناسا بنام Juno در محیط مجازی مشابه ژوپیتر (مشتری) با میزان اشعه ای بسیار بالاتر از هر محیطی که تا کنون ناسا به آنجا سفینه فرستاده ( به استثناء خورشید ) آزمایش خواهد شد.

 

 

 

در یک اتاق بسیار ویژه و استریل در Denver که Juno در آنجا مونتاژ می شود٬ متخصصین اخیراً یک سپر محافظتی منحصر به فرد را اطراف تجهیزات الکترونیکی حساس آن اضافه کرده اند. امروزه تصاویر جدیدی از مونتاژ آن منتشر شده است.

Scott Bolton مخترع اصلی Juno درمرکز تحقیقات جنوب غربی San Antonio چنین اظهار کرد: Juno اساساً یک تانک کاملاً مجهز جهت سفربه ژوپیتر می باشد و در ادامه افزود: مغز Juno بدون سپر محافظتی اش و یا جهش تشعشعی اش در اولین دقایق هنگام نزدیک شدن به ژوپیتر ذوب خواهد شد.

یک میدان مغناطیسی قدرتمند که مشابه ضعیف تر آن در اطراف زمین وجود دارد ژوپیتر را از ذرات باردار خورشیدی محافطت می کند.الکترونها٬ پروتونها و یونهای اطراف ژوپیتر بر اثر چرخش فوق العاده سریع سیاره انرژی می گیرند و با سرعتی تقریباً برابر با نور حرکت می کنند.

 

 

تسمه های تشعشعی ژوپیتر شکلی شبیه دوناتهای بسیار بزرگ اطراف منطقهً استوایی سیاره دارند و به امتداد تقریباً 650٬000 کیلومتر (400٬000 مایل) ماورای قمر Europa خارج از راس توده ژوپیتر کشیده شده اند. Bill Mc Alpine مدیر کنترل تشعشعاتی Juno در آزمایشگاه Jet Propulsion ناسا در Pasadena, Calif گفت: Juno بمدت 15ماه به دور ژوپیتر می گردد و سفینه باید با تعادل بیش از 100 میلیون اشعه ایکس دندانی مقاومت کند. به همان روشی که موجود زنده نیاز به محافطت ارگانهایش در طول مدت آزمایش اشعه ایکس دارد ٬ ما باید مغز و قلب Juno را نیز حفط کنیم.

 

 

 

حال تدبیر چیست؟

به Juno نوعی از کف سربی شش ضلعی در مسیر استروییدها داده شد. با هدایت از JPL و جستجوگر اصلی ٬ مهندسین در سیستم های فضایی Lockheed Martin یک جهش تشعشعاتی ویژه ای از جنس تیتانیوم برای توپ الکترونیکی متمرکز طراحی کرده و ساخته اند. درحالیکه مواد دیگری وجود دارند که بلاکر های تشعشعاتی خوبی میتوان با آنها ساخت٬ مهندسین تیتانیوم را انتخاب می کنند چراکه سرب برای مقاومت در برابر ارتعاشات پرتاب بسیار نرم بوده (و مناسب نمی باشد) و برخی مواد دیگری نیز کار کردن با آنها بسیار سخت می باشد.

هر دیواره تیتانیومی تقریباً یک متر مربع مساحت ٬ حدود 1 سانتی متر ضخامت ( یک سوم اینچ ) و 18 کیلوگرم حجم دارد. این جعبه تیتانیوم اندازه ای به میزان بدنه SUV دارد که جعبه نگهداری داده ها و فرمان Juno ( مغز سفینه فضایی) ٬ واحد توزیع داده ها و قدرت (قلب آن) و حدود 20 مونتاژ الکترونیکی را دربرگرفته است. وزن کل جهش حدود 200 کیلوگرم می باشد.

این جهش به منظور پیش گیری کامل هر الکترون Jovian ٬یون و یا پروتون از ضربه زدن به سیستم طراحی نشده است اما بطور برجسته تشعشع موثر کهنی را که روی الکترونیکها در طول مدت ماموریت دارد کاهش می دهد.

بولتن گفت: جهش تشعشع متمرکز در نوع خود اولین است و ما اساساً آنرا از ground up طراحی کرده ایم.

زمانیکه سفینه فضایی Galileo ناسا از سال 1995 تا 2003 به ژوپیتر سفر کرد٬ الکترونیک های آن با ترکیبات مخصوصی که برای مقاومت در برابر تشعشعات طراحی شده بودند حفاظت گردیدند. همچنین Galileo درجاییکه Juno فعالیت می کند نیازی به طی کردن سخت ترین مناطق تشعشع ندارد.

 

 

معمولا مشتری چهارمین شی درخشان آسمان می‌باشد اگرچه گهگاه بهرام درخشان‌تر به‌نظر می‌آید. جرم مشتری ۲٫۵ بار از مجموع جرم سیارات سامانه خورشیدی بیش‌تر است. جرم مشتری ۳۱۸ بار بیش‌تر از جرم زمین است. قطر آن ۱۱ برابر قطر زمین است. مشتری می‌تواند ۱۳۰۰ زمین را درخود جای دهد. میانگین فاصله آن از خورشید در حدود ۷۷۸ میلیون و ۵۰۰ هزار کیلومتر می‌باشد یعنی بیشتر از ۵ برابر فاصله زمین از خورشید. ستاره‌شناسان با تلسکوپ‌های مستقر در زمین و ماهواره‌هائی که در مدار زمین می‌گردند به مطالعه مشتری می‌پردازند. ایالات متحده تا کنون ۶ فضاپیمای بدون سرنشین را به مشتری فرستاده است. در ژوئیه ۱۹۹۴، هنگامی که ۲۱ تکه از دنباله دار شومیکر-لوی ۹ با اتمسفر مشتری برخورد نمود ستاره‌شناسان شاهد رویدادی بسیار تماشائی بودند. این برخورد باعث انفجارهای مهیبی شد که بعضی از آن‌ها قطری بزرگتر از قطر زمین داشت. مشتری گوی غول پیکری از مخلوط گاز و مایع است و احتمالا مقداری سطح جامد دارد. سطح سیاره از ابرهای ضخیم زرد، قرمز، قهوه‌ای و سفید رنگ پوشیده شده است. مناطق روشن رنگی «ناحیه» و قسمتهای تاریک تر «کمربند» نامیده می‌شوند. کمربندها و ناحیه‌ها به موازات استوای سیاره قرار دارند.

 

 

اما Juno تنها به جهش تشعشعی اتکاء نمی کند. دانشمندان مسیری را طراحی کرده اند که Juno را به اطراف قطبهای ژوپیتر می رساند که کمترین زمان ممکن را صرف سوزاندن تسمه های تشعشعاتی اطراف خط استوایی ژوپیتر میکند. همچنین مهندسین از سیستم ها و مدارات الکترونیکی استفاده می نمایند که تاکنون در محیط های تشعشعی شدید تر و خشن تر از زمین مانند Martin آزمایش شده اند اما با این حال میزان تشعشعات در ژوپیتر بسیار فراتر از آن است. بخش هایی از مدارات از تانتالیوم یا تنگستن٬ دیگر فلز مقاوم در برابر تشعشع ساخته شده اند.برخی از مونتاژها نیز از روش های ترکیبی خاص خودشان محافظت می شوند.

بسته بندی مونتاژها در کنار یکدیگر بنوعی به آنها اجازه محافظت از مجاورت خود را نیز می دهد. بعلاوه مهندسین مس و نوارهای استیل ضدزنگ را مانند زره زنجیره ای در اطراف سیمهای متصل شده به بوردهای الکترونیکی و سایر قسمتهای سفینه می پیچند.

 

 

به گفته مک آلپین، JPL قطعات جهش را در محیط تشعشعی مشابه با ژوپیتر امتحان می کند تا مطمئن شود این طرح قادر به دربرگرفتن فشار پرواز فضایی و محیط ژوپیتر می باشد یا خیر.

آنها قطعات سفینه را در وان آزمایش مخصوص با آستر سربی با اشعه گاما از قرصهای کبالت رادیواکتیو شکل می اندازند و نتایج را برای هیئت اعزامی Juno تجزیه و تحلیل می کنند.

این جهش در 19 ماه می در اتاق استریل high_bay Lockheed Martin با مقیاس نیروی محرکه Juno بالا برده شد.

البته آزمایشات بیشتری نیز پس از مونتاژ تمام قطعات و تکمیل فضاپیما صورت خواهد گرفت. فرایند آزمایش و مونتاژ نصب پانل های خورشیدی نیز گمان میرود که تا بهار سال آینده طول بکشد. این نخستین فضاپیمای ارسالی به ژوپیتر می باشد که تماماً بر اساس پانل های انرژی خورشیدی پیاده سازی و ساخته شده است. چنین انتطار می رود که Juno در آگوست سال 2011 به راه انداخته شود.

Tim Gasparrini٬ مدیر برنامه Lockheed Martin گفت: مونتاژ Juno بخوبی پیش می رود. ما شماره پرواز و ترکیبات مربوط به دستگاههای خودکار سفینه در واحد آزمایش را داریم که روی جهش تشعشعاتی برای آزمایش سیستم نصب شده اند و همچنین نخستین ابزار یعنی رادیومتر مایکروویو را نیز نصب کرده ایم.

 

 

 

Scott Bolton ٬از موسسه تحقیق جنوب غربی در تگزاس گفت: JPL ماموریت Juno را برای جستجوگر اصلی اداره می کند. سیستم های فضایی Lockheed Martin در Denver٬ Colo٬ این سفینه را می سازد و آژانس فضایی ایتالیا در ساخت یک ابزار طیف سنج مادون قرمز و بخشی از آزمایشات علمی رادیوئی همکاری می کنند.

 

منبع : سایت نجوم ایران

ترجمه نعیمه افشار از JPL/NASA

 

داستان کوتاه- گذشت

اين داستان به اواخر قرن ۱۵بر مي گردد.
در يك دهكده كوچك نزديك نورنبرگ خانواده اي با۱۸بچه زندگي مي كردند. براي امرار معاش اين خانواده بزرگ، پدر مي بايستي۱۸ساعت در روز به هر كار سختي كه در آن حوالي پيدا مي شد تن مي داد. در همان وضعيت اسفباك آلبرشت دورر و برادرش آلبرت (دو تا از ۱۸بجه) رويايي را در سر مي پروراندند. هر دوشان آرزو مي كردند نقاش چيره دستي شوند، اما خيلي خوب مي دانستند كه پدرشان هرگز نمي تواند آن ها را براي ادامه تحصيل به نورنبرگ بفرستد.
يك شب پس از مدت زمان درازي بحث در رختخواب، دو برادر تصميمي گرفتند. با سكه قرعه انداختند و بازنده مي بايست براي كار در معدن به جنوب مي رفت و برادر ديگرش را حمايت مالي مي كرد تا در آكادمي به فراگيري هنر بپردازد، و پس از آن برادري كه تحصيلش تمام شد بايد در چهار سال بعد برادرش را از طريق فروختن نقاشي هايش حمايت مالي مي كرد تا او هم به تحصيل در دانشگاه ادامه دهد.
آن ها در صبح روز يك شنبه در يك كليسا سكه انداختند. آلبرشت دورر برنده شد و به نورنبرگ رفت و آلبرت به معدن هاي خطرناك جنوب رفت و براي 4 سال به طور شبانه روزي كار كرد تا برادرش را كه در آكادمي تحصيل مي كرد و جزء بهترين هنرجويان بود حمايت كند. نقاشي هاي آلبرشت حتي بهتر از اكثر استادانش بود. در زمان فارغ التحصيلي او درآمد زيادي از نقاشي هاي حرفه اي خودش به دست آورده بود.
وقتي هنرمند جوان به دهكده اش برگشت، خانواده دورر براي موفقيت هاي آلبرشت و برگشت او به كانون خانواده پس از 4 سال يك ضيافت شام برپا كردند. بعد از صرف شام آلبرشت ايستاد و يك نوشيدني به برادر دوست داشتني اش براي قدرداني از سال هايي كه او را حمايت مالي كرده بود تا آرزويش برآورده شود، تعارف كرد و چنين گفت: آلبرت، برادر بزرگوارم حالا نوبت توست، تو حالا مي تواني به نورنبرگ بروي و آرزويت را تحقق بخشي و من از تو حمايت مي كنم.
تمام سرها به انتهاي ميز كه آلبرت نشسته بود برگشت. اشك از چشمان او سرازير شد. سرش را پايين انداخت و به آرامي گفت: نه! از جا برخاست و در حالي كه اشك هايش را پاك مي كرد به انتهاي ميز و به چهره هايي كه دوستشان داشت، خيره شد و به آرامي گفت: نه برادر، من نمي توانم به نورنبرگ بروم، ديگر خيلي دير شده، ‌ببين چهار سال كار در معدن چه بر سر دستانم آورده، استخوان انگشتانم چندين بار شكسته و در دست راستم درد شديدي را حس مي كنم، به طوري كه حتي نمي توانم يك ليوان را در دستم نگه دارم. من نمي توانم با مداد يا قلم مو كار كنم، نه برادر، براي من ديگر خيلي دير شده...
بيش از۵۰سال از آن قضيه مي گذرد. هم اكنون صدها نقاشي ماهرانه آلبرشت دورر، قلمكاري ها و آبرنگ ها و كنده كاري هاي چوبي او در هر موزه بزرگي در سراسر جهان نگهداري مي شود.
يك روز آلبرشت دورر براي قدرداني از همه سختي هايي كه برادرش به خاطر او متحمل شده بود، دستان پينه بسته برادرش را كه به هم چسبيده و انگشتان لاغرش به سمت آسمان بود، به تصوير كشيد. او نقاشي استادانه اش را صرفاً دست ها نام گذاري كرد اما جهانيان احساساتش را متوجه اين شاهكار كردند و كار بزرگ هنرمندانه او را " دستان دعا كننده" ناميدند.
اگر زماني اين اثر خارق العاده را مشاهده كرديد،‌ انديشه كنيد و به خاطر بسپاريد كه روياهاي ما با حمايت ديگران تحقق مي يابند

 

ماه رمضان بر همه مسلمانان مبارک باد

 

 

داستان کوتاه

مورچه ی گرسنه ای به داخل سنگر یک رزمنده رفت

 

.. مشغول بازکردن آخرین قوطی کنسرو ماهی بود.

.. من هم در گوشه ای از سنگر منتظر بودم تا تکه ی کوچکی از گوشت بدن ماهی را

به خانه ببرم.

.. چند لحظه بعد، سوت خمپاره ای به گوش رسید .. به همراه تکه های کوچک و بزرگ

گوشت، در حوضچه ی خون، شناور بودم.

 

 

 

نپتون

 

نپتون اولین بار در سال 1846 توسط ستاره شناس آلمانی، یوهان گاتفرید گال، به عنوان سیاره شناسایی شد. نپتون چهارمین غول گازی است. آن کمی کوچکتر از اورانوس است. این سیاره هر 16 ساعت و 6 دقیقه یک بار به دور خود می چرخد.

سیاره دور

نپتون بیش از 4500 میلیون کیلومتر از خورشید فاصله دارد. فاصله اش آنقدر زیاد است که تقریبا 165 سال زمینی طول می کشد که یک بار به دور خورشید بچرخد. نپتون با چشمان غیر مسلح دیده نمی شود و با دوربین دوچشمی مانند یک ستاره به نظر می رسد. تلسکوپ های قوی آن را مانند یک دایره کوچک مایل به آبی نشان می دهند.

بدون ویژگی خاص

از آنجا که از زمین بسیار دور است ستاره شناسان تاکنون نتوانسته اند جزئیات آن را ببینند. آنها فرض می کردند که نپتون سیاره ای است که نسبتا قابل توجه هم نیست. البته دوربین های کاوشگر فضایی ویجر 2 ثابت کرد که آن شبیه غول های گازی دیگر است. به عنوان مثال توفان های شدید در سطح آن بسیار می وزد.

لکه های تاریک

چندین لکه تاریک روی نپتون دیده شده است. بزرگترین ان تقریبا به اندازه سیاره زمین است و تیرگی بزرگ نامیده می شود. آن ممکن است توفان عظیمی مانند لکه قرمز بزرگ روی مشتری باشد.

تیرگی روی آن اولین بار در سال 1989 توسط کاوشگر ویجر2 رصد شد. اما در دهد 1990 تلسکوپ فضایی هابل نتوانست آن را پیدا کند. هیچکس با اطمینان نمی داند که چرا تیرگی بزرگ ناپدید شد و آیا دوباره پدیدار خواهد شد.

سطح توفانی

ابرهای گرد و طوفانی به سرعت دور نپتون در حرکت هستند. آنها به وسیله سریع ترین بادی که در سیاره ای در منظومه شمسی پیدا می شود حرکت می کنند. در نزدیک لکه تیرگی بزرگ، سرعت باد به 2000 کیلومتر در ساعت می رسد.

یک ابر هر 16 ساعت یک بار به دور نپتون می چرخد. دانشمندان به این ابر لقب تیر شهاب داده اند زیرا بسیار سریع در بالای سیاره حرکت می کند.

قمر های نپتون

نپتون هشت قمر دارد، بزرگترین آنها تریتون و نرئید است. تریتون حتی از سیاره پلوتون هم بزرگتر است و بر خلاف بیشتر قمر ها همانگونه که در زیر نشان داده شده است در جهت مخالف چرخش نپتون به دور خود، حرکت می کند.

بیشتر سطح تریتون نورانی و صاف است. روی سطح آن خطهای تیره و در اطراف قطب جنوبش یخهای صورتی رنگی وجود دارد. همچنین جو نازکی دارد.

 

 

 

نجومی

تير يا عطارد
تعريف جديد سياره نيروي جاذبه را يك عامل تعيين‌كننده مي‌داند. جاذبه در صورت وجود ميزان معيني از جرم باعث گرد شدن سياراتي مانند عطارد مي‌شود.

تير يا عطارد

 يك جرم آسماني براي آنكه سياره باشد بايد مداري به دور يك ستاره داشته باشد نه آنكه به دور يك سياره ديگر بچرخد.عطارد يك سياره خاكي يا صخره‌اي است. قطر آن 5600 كيلومتر است و كوچكترين عضو گروه سيارات صخره‌اي داخلي است.

ناهيد يا زهره

ناهيد يا زهره
قطر اين سياره خاكي 13913 كيلومتر است و به خاطر داشتن سطحي سوزان ناشي از اثر گلخانه‌اي مهارنشدني معروف است ابرهاي غليظي تمام سطح زهره را پنهان مي‌كنند.

زمين

زمين
 قطر كره زمين14663 كيلومتر است و بزرگترين سياره خاكي شناخته‌شده محسوب مي‌شود. برخي از ستاره‌شناسان معتقدند كه دست كم يك جرم به بزرگي كره زمين ممكن است در بخش بيروني منظومه شمسي وجود داشته باشد.

بهرام يا مريخ

بهرام يا مريخ
 مريخ تنها سياره منظومه شمسي غير از زمين است كه بيشترين احتمال داشتن حيات را دارد. قطر مريخ 7801 كيلومتر است.

سرس

سرس
اولين سيارك منظومه شمسي سرس در سال 1801 كشف شد.سرس با قطر1073 كيلومتر يك پنجم قطر عطارد را دارد. تعريف  جديد پس از بيش از دويست سال دوباره عنوان سياره را به آن مي‌دهد. اتحاديه بين‌المللي ستاره‌شناسي پيشنهاد مي‌كند كه آن را يك سياره كوتوله بنامند. چند سيارك ديگر ممكن است پس از پژوهش‌هاي بيشتر در گروه سيارات قرار گيرند.

برجيس يا مشتري

برجيس يا مشتري
مشتري بزرگنرين سياره منظومه شمسي به غول گازي معروف است. مشتر ي با قطر 164150 كيلومتريش، 11.2 برابر قطر زمين،317.8 برابر جرم زمين را دارد. برخي سيارات به دور ستاره‌هاي ديگر جرمي از اين هم بيشتر دارند.

كيوان يا زحل

كيوان يا زحل
اين سياره حلقه دار 138565كيلومتر قطر دارد كه 9.4 برابر قطر زمين است. جرم زحل 95 برابر جرم زمين است.

اورانوس
اورانوس كه معمولا در رده غول‌هاي گازي قرار مي‌گيرد، در واقع عمدتا از گازهاي منجمد تشكيل شده است.قطر اورانوس 58761 كيلومتر است كه 4.1 برابر قطر كره زمين است.

نپتون

نپتون
سياره يخ زده  نپتون با قطري برابر  56933 كيلومتر 3.9 برابر كره زمين است. تكنولوژي‌هاي جديد اخيرا اين امكان را به ستاره‌شناسان داده است كه  سياراتي به اين كوچكي را در اطراف ستاره‌هاي ديگر هم شناسايي كنند.

پلوتو

پلوتو
 اين سياره كه آغازگر اين همه بحث درباره تعريف سياره بوده است اكنون اولين عضو گروه "پلوتينو" ، طبقه جديدي از سيارات كوچك ماوراي نپتون است كه در مدارهايي غيرعادي به دور خورشيد مي‌چرخند. پلوتو 2645 كيلومتر قطر دارد – حدود 18 درصد قطر زمين- و جرمش تنها يك پنجم كره زمين است.

چارون

چارون
چارون كه مدت‌ها قمر پلوتو شمرده مي‌شد، بزرگترين قمر منظومه شمسي نسبت به جرمي ‌است كه به دور آن مي‌چرخد. مركز مداري اين سيستم دو جرمي - پلوتو و چارون-  در فضاي بين آن دو قرار دارد، بنابراين تعريف جديد انها را يك سيستم دوسياره‌اي مي‌نامد.

زنا